این مقاله، قسمتی از راهنمای آغاز کسب و کار ماست. این راهنما در واقع فهرست کاملی از مقالات ماست که می توانید از طریق آن خیلی سریع همۀ مقالات ما را برای شروع کسب و کار ببینید و بخوانید.
مردم معمولا از ما می پرسند برای شروع کسب و کار خودشان باید دقیقا چه قدم هایی بردارند. خب، موضوعات زیادی هستند که باید دربارۀ شان تصمیم بگیرید؛ از نوع کسب وکارتان تا مدل کسب و کار تا محل فیزیکی کارتان. در این بین، مراحلی هستند که برای راه انداختن هر کسب و کاری باید آن ها را طی کنید. در این قسمت، 8 مرحلۀ اصلی برای شروع کسب و کار را برایتان فهرست کرده ایم. یادتان باشد انعطاف پذیر باشید؛ هر کسب و کاری شرایط خاص خودش را دارد و شاید لازم باشد این گام ها را کمی تغییر دهید و متناسب با نوع کسب و کارتان حرکت کنید. می خواهید همۀ مراحل شروع یک کسب و کار را بدانید؟ در چک لیست شروع کسب و کار 80 قدم را برای آغاز یک کسب و کار فهرست کرده ایم.
«خودتان را بشناسید. شغلی را انتخاب کنید که با نقاط قوت شما سازگار باشد. شناخت شما از خودتان و نقاط قوتتان باعث می شود از کارتان راضی تر و در زندگی خوشحال تر باشید.»
- سابرینا پارسونز
اول خودتان و شرایط کلی تان را ارزیابی کنید. از خودتان بپرسید:
جوابی که به این سوالات می دهید پراکندگی ذهن شما را کمتر می کند و باعث می شود روی ایده های خاصی متمرکز شوید.
قرار نیست این مرحله و این سوالات، شما را از شروع کسب و کار خودتان منصرف کند. بلکه هدف این است که دربارۀ خودتان و کاری که می خواهید شروع کنید فکر و برنامه ریزی کنید. یادتان باشد برای راه انداختن یک کسب و کار موفق، شور و شوق و علاقه کافی نیست.
شما به برنامه نیاز دارید، نیاز دارید هدف تعیین کنید و از همه مهم تر، نیاز دارید خودتان را بشناسید. چه نقاط قوتی دارید؟ چه نقاط ضعفی دارید؟ نقاط قوت و ضعف و ویژگی هایتان چه اثری روی فعالیت های روزمرۀ کسب و کار آیندۀ تان دارند؟ خوب است برای خودتان یک تحلیل سوآت (SWOT) انجام بدهید تا جواب دقیق تری به این سوالات بدهید.
وقتی کار خودتان را راه بیندازید، احتمالا کارتان تمام زندگی تان را اشغال می کند. پس باید از همین حالا مطمئن شوید که کاری که می کنید انگیزه بخش و چالشی است و آن قدرها هم از تخصص و توان شما دور نیست. قرار است مدت زیادی در این کار باشید، پس وقتی تحلیل سوآت انجام می دهید، فقط به اینکه از کسب و کارتان چه می خواهید فکر نکنید، بلکه به این فکر کنید که دوست دارید کل زندگی تان چه شکلی باشد.
خوب است از خودتان بپرسید:
پاسخ به این سوالات و خیلی سوالات دیگر دربارۀ خودتان و توانایی هایتان الزاما ضامن موفقیت شما نیست، اما شما را وادار می کند به اهداف و انگیزه هایتان فکر کنید و ببینید واقعا چه چیزی الهام بخش شما برای شروع کسب و کار خودتان است.
خلاصه اینکه در این مرحله باید مطمئن شوید کاری که می خواهید شروع کنید با انگیزه ها و توانایی های شما همسو و سازگار است. پیشنهاد می کنیم در آزمون کارآفرینی ما هم شرکت کنید تا ببینید آیا هرچه یک کارآفرین لازم دارد را دارید.
«هر چه بیشتر دربارۀ صنعتی که می خواهید وارد آن شوید بدانید، مزیت بیشتری در کارتان دارید و بعدا بهتر می توانید از کسب و کارتان مراقبت کنید.»
- تیم بری
بعد از اینکه مطمئن شدید کاری که می خواهید شروع کنید متناسب با اهداف و سبک زندگی شماست، ایدۀ اصلی تان را ارزیابی کنید. چه کسانی محصول یا خدمت شما را می خرند؟ چه کسانی رقیب شما خواهند بود؟ در این مرحله، باید تخمین بزنید که برای شروع کار، چقدر سرمایه لازم دارید. در مرحلۀ قبل، خودتان را ارزیابی کردید تا از شرایط موجود و واقعی خودتان آگاه شوید. همین کار را باید این بار برای کسب و کار و صنعتی که می خواهید به آن وارد شوید انجام دهید. برای ارزیابی صنعت، روش های مختلفی وجود دارند. می توانید از جستجو در گوگل شروع کنید، با کسانی که در صنعت مورد نظر شما کار می کنند صحبت کنید، کتاب های کسانی که در صنعت مورد نظرتان کار کرده اند را بخوانید، از افراد صاحب نظر و متخصص راجع به صنعت بپرسید، اخبار و مجله های صنعتی را مطالعه کنید و حتی در کلاس های آموزشی شرکت کنید.
اگر فرصت ندارید که چنین تحقیق کاملی انجام دهید یا راه حل دیگری می خواهید، کسانی هستند که بتوانند به شما کمک کنند، مثلا سازمان ها و نهادهای دولتی یا مراکز توسعۀ کسب و کارهای کوچک. منابع دیگری هم وجود دارند که بد نیست امتحان کنید مثل:
برای اینکه ببینید آیا جامعۀ هدفتان از ایدۀ شما استقبال می کند یا نه (در بازاریابی به آن اعتبارسنجی می گوییم) می توانید یک طرح کسب و کار تک صفحه ای بسازید. اگر می خواهید جذابیت واقعی بازار هدفتان را بسنجید (خیال پردازی ها و آرزوهایتان را فعلا کنار بگذارید) پیشنهاد می کنیم تحلیل بازار انجام دهید. تحلیل بازار به شما کمک می کند هدفمندتر تحقیق کنید. برای تحلیل بازار، به این سوالات فکر کنید:
اگر دوست داشته باشید، می توانید یک قدم جلوتر بروید و به نیازهایی فکر کنید که در حال حاضر در صنعت بی جواب مانده و کسب و کاری نیست که آن نیازها را تأمین کند. خوب است به رقبای بالقوه هم فکر کنید. یادتان باشد؛ حضور رقبا معمولا نشانۀ خوبی است و معنی اش این است که برای محصول و خدمت شما بازاری وجود دارد، پس مشتری هایی هم وجود دارند که حاضرند برای محصول/خدمت شما پول بدهند. در هر فرصتی که به دست آوردید، تا آن جا که می توانید دربارۀ رقبا اطلاعات پیدا کنید و آن ها را بشناسید؛ بدانید چه می فروشند؛ برای مشتری ها چه کار می کنند؛ چطور نظر مشتری ها را جلب می کنند و آیا مشتری ها از آن ها راضی هستند یا نه. اگر قبل از شروع کار خودتان، بتوانید بفهمید رقبا چه موضوعی را از قلم انداخته اند یا به آن توجه نمی کنند، کارتان راحت تر خواهد بود.
عملا اولین قدم راه اندازی یک کسب و کار واقعی، ثبت شرکت است. اما اینجا هم باید قبل از هر اقدامی، اول انواع کسب و کارها و مزایا و معایبشان را بشناسید. اگر می توانید با یک وکیل یا مشاور حقوقی مشورت کنید و دربارۀ جزئیات بیشتر بدانید. ثبت شرکت مرحلۀ حساسی است و جای خطا و اشتباه نیست. باید مجوزها و پروانه های لازم را هم از نهادهای مربوطه بگیرید. تازه، بسته به نوع کسب و کارتان، ممکن است قوانین و مقررات شهری و استانی و کشوری مختلفی وجود داشته باشند که باید همه را رعایت کنید. به فکر بیمه و یک حسابدار خوب هم باشید.
بعضی از اشکال کسب و کارها عبارتند از:
حتما انواع کسب و کارها را بشناسید و با مزایا و معایب آن ها آشنا شوید. مقالۀ اشخاص حقوقی، مجوزها و پروانه های کسب و کار هم می تواند به شما کمک کند. ثبت رسمی شرکت شاید پرهزینه باشد، اما ارزشش را دارد. شرکتی که ثبت می شود یک موجود مستقل می شود که قانونا مسئول کسب و کار است و اگر اتفاقی بیفتد یا مشکلی پیش بیاید، مسئولیت شخصی شما کمتر خواهد بود. انتخاب اسم هم کار دیگری است که برای ثبت شرکت باید انجام بدهید. باید مطمئن شوید که از نظر قانونی و حقوقی می توانید آن اسم را روی کسب و کارتان بگذارید.
«ما فقط با یک برنامۀ مشخص که قلبا به آن اعتقاد داشته باشیم و کاملا طبق آن عمل کنیم می توانیم به هدف هایمان برسیم. راه دیگری برای موفقیت وجود ندارد.»
- پابلو پیکاسو
اگر دنبال تأمین مالی از منابع بیرونی هستید، حتما باید یک طرح کسب و کار داشته باشید. حتی اگر خودتان سرمایۀ اولیه را دارید، باز هم یک طرح کسب و کار مدون به شما کمک می کند مقدار سرمایۀ مورد نیاز برای شروع کار را بهتر برآورد کنید؛ کمک می کند راه های سودآوری کسب و کارتان را پیدا کنید؛ کمک می کند کارهایی که باید انجام شوند و زمان انجام آن ها را مشخص کنید و خلاصه کمک می کند جهت حرکتتان را پیدا کنید. لب کلام این که طرح کسب و کار نقشۀ راه است؛ چیزی که کمک می کند پیشرفتتان را ببینید و کارهایی که باید انجام دهید تا به اهدافتان برسید را نشان می دهد. به جای اینکه طرح کسب و کار را یک تکه کاغذ یا جزوۀ اضافی بدانید که فقط یک بار به زور آماده کرده اید تا، مثلا، از بانک وام بگیرید، به آن به چشم یک ابزار مدیریتی برای رشد کسب و کار و رسیدن به هدف هایتان نگاه کنید.
شما می توانید از طرح کسب و کار به عنوان بخشی از ارائۀ ایدۀ تان به بانک ها و سرمایه گذارها برای جلب سرمایه استفاده کنید. می توانید برای جذب شرکا و اعضای هیئت مدیره هم از آن استفاده کنید. اما مهم ترین کاربرد طرح کسب و کار، تعریف استراتژی ها، تاکتیک ها و فعالیت های عملیاتی شماست، به علاوۀ تعیین مهم ترین نقاط و اهداف، تاریخ های سررسید، بودجه و جریانات نقدی. اگر قصد ندارید کسب و کارتان را برای دیگران شرح بدهید، نیازی نیست طرح کسب و کارتان یک سند رسمی و مکتوب و شسته و رُفته باشد. کافی است از فرایند برنامه ریزی ناب استفاده کنید؛ یک طرح یک صفحه ای جمع و جور بسازید، اعداد و ارقام کلیدی را تخمین بزنید، مهم ترین نقاط عطف و اهدافی که امیدوارید به آن ها برسید را مشخص کنید و مدام پیشرفتتان را رصد کنید و طرحتان را بازبینی کنید.
اگر نمی خواهید طرحتان را به سرمایه گذارها ارائه کنید، به آن به چشم متن یک ارائۀ رسمی نگاه نکنید، بلکه آن را راهنمایی بدانید که بر اساسش تعیین می کنید که کسب و کار شما چیست و چه کار می کند، چه مساله ای را حل می کند، چه راه حلی برای مساله دارد، بازار هدفتان چیست و مهم ترین تاکتیک های شما برای رسیدن به هدف هایتان کدام ها هستند.
حتی اگر فکر می کنید به یک طرح کسب و کار رسمی احتیاج ندارید، باز هم باید وارد فرایند برنامه ریزی بشوید، چون در فرایند برنامه ریزی است که به چاله چوله ها بر می خورید و می فهمید چه مشکلات و مسائلی وجود دارند که قبلا به آن ها فکر نکرده اید. اما اگر می خواهید یک طرح کسب و کار رسمی بنویسید، بدانید که یک طرح کسب و کار استاندارد معمولا نه بخش کلی دارد:
اینترنت پر از منابعی است که برای نوشتن یک طرح کسب و کار رسمی برای ارائه به بانک یا سرمایه گذار، اطلاعات مفید و دقیقی در اختیار شما قرار می دهند. می توانید راهنمای جامع ما را هم مطالعه کنید. صدها نمونه طرح کسب و کار برای صنایع مختلف هم می توانید در وبسایت ها پیدا کنید. از آن ها الگو بگیرید، اما یادتان باشد باید آن ها را متناسب با نیاز و کسب و کار خودتان تغییر دهید؛ هیچ دو کسب و کاری عینا مثل هم نیستند.
اگر فقط برای صحبت با شرکا و همکاران احتمالی تان به طرح نیاز دارید، شاید یک «طرح راه اندازی» که به آن «طرح امکان سنجی» هم می گویند، کفایت کند. به مرور زمان که کسب و کارتان رشد می کند می توانید بخش های جدیدی به طرح اضافه کنید و آن را کامل تر کنید. بر خلاف طرح استاندارد و طرح شروع، یک طرح عملیاتی یا طرح سالانه هم هست که برای اهداف داخلی به کار می رود و نیازهای اعضای شرکت را نشان می دهد. این طرح برای بانک یا سرمایه گذارها نوشته نمی شود. از این طرح برای رشد یا توسعۀ شرکت یا تعیین اولویت های شرکت استفاده می شود. اگر می خواهید از طرحتان برای هدایت استراتژی داخلی کسب وکار استفاده کنید، باید یک طرح استراتژیک بنویسید. در این طرح، استراتژی های کلی و مبانی تاکتیکی استراتژی شرکت، مسئولیت ها، فعالیت ها، تاریخ های مهم و سررسیدها، بودجه ها و طرح مالی شرکت مشخص می شود.
بسته به اندازه و اهداف کسب و کارتان، احتمالا نیاز به سرمایه گذاری از طرف «فرشته ها» یا «شرکت های سرمایه گذاری خطرپذیر» خواهید داشت. اما اغلب شرکت های کوچک کارشان را با وام، کارت های اعتباری، قرض گرفتن از اقوام و دوست و آشنا و این طور روش ها شروع می کنند.
روش های تأمین مالی عبارتند از:
برای دریافت اطلاعات بیشتر دربارۀ تأمین مالی، راهنمای کامل روش های تأمین مالی کسب و کار ما را بخوانید. در این راهنما شرح کاملی از تمام روش ها را خواهید دید.
توجه توجه: طرح کسب و کار دقیق و شیک تضمین نمی کند که سرمایه جذب کنید! حتی گای کاوازاکی معتقد است وقتی پای پول دادن و سرمایه گذاری در میان است، طرح کسب و کار یکی از کم اهمیت ترین عوامل است.
اگر می خواهید شانس واقعی جلب سرمایه را داشته باشید، بهتر است روی ارائۀ ایده کار کنید. کار کردن روی ارائۀ طرح هم راحت تر است چون کوتاه تر است، هم می توانید در لحظه از مخاطبانتان بازخور بگیرید. راستش اغلب سرمایه گذارها اصلا به خودشان زحمت خواندن کل طرح کسب و کار را نمی دهند، هر چند از شما انتظار دارند حتما یک طرح کسب و کار کامل داشته باشید! خیلی راحت تر است که ارائۀ تان را تبدیل به یک طرح کسب و کار کنید، تا اینکه بخواهید طرح کسب و کارتان را در یک ارائه خلاصه کنید.
طرح کسب و کارتان را که آماده کردید و پولتان را که جور کردید، وقت شروع کار است. اگر کسب و کارتان آنلاین است و نیاز به مغازه و فضای فیزیکی ندارید، معمولا باید یک وبسایت برای خودتان راه بیندازید که امکان خرید آنلاین هم داشته باشد. در این صورت، شاید بتوانید به جای اینکه دفتری بخرید یا اجاره کنید، در خانه کار کنید یا در یک فضای کاری مشترک. اما اگر کسب و کارتان طوری است که حتما نیاز به یک فضای فیزیکی دارد، دربارۀ مسائل زیادی باید فکر کنید و تصمیم بگیرید. دقت کنید؛ محل کارتان تعیین می کند چه مشتری هایی سراغتان بیایند، چه نوع تبلیغاتی می توانید اجرا کنید، و چقدر طول بکشد که رشد کنید. گرچه محل خوب ضامن موفقیت شما نیست، اما محل بد حتما به شکست شما کمک می کند! وقتی به محل کسب و کارتان فکر می کنید، این موضوعات را هم در نظر بگیرید:
• قیمت: آیا عملا می توانید هزینۀ محلی که انتخاب کرده اید را پرداخت کنید؟ اگر نمی توانید، یا اگر احتمالش کم است که بتوانید، بیشتر بگردید.
بازاریابی شما عرصه را برای کسب و کار شما هموار می کند. بازاریابی شماست که انتظارات مشتری ها را شکل می دهد، شما را سر زبان ها می اندازد، پای مشتری ها را به کسب و کارتان باز می کند و کاری می کند که مشتری ها بدانند شما کجا هستید و باید چه توقعی از شما داشته باشند. چیدمان فروشگاه (یا کلا محل کارتان) و طراحی و چینش محصولات نه تنها جو کلی فروشگاهتان را شکل می دهد، بلکه تعیین می کند که مردم چطور و کدام محصول را ببینند و بخرند. به نورپردازی هم دقت کنید؛ به شیوۀ نمایش محصولات؛ به رنگ ها و احساس مردم نسبت به آن ها و به شیوۀ حرکت مردم درون فروشگاهتان. دربارۀ اینکه ما چرا خرید می کنیم و چه می خریم و چرا رفتار خرید خاصی را انجام می دهیم، آن قدر مطلب علمی و غیرعلمی نوشته شده که گفتنش در این مقال نمی گنجد! اغلبشان هم جذاب و مفید هستند. اما شما اول به شیوۀ خرید کردن خودتان فکر کنید؛ این طوری بهتر می توانید به فروشگاه خودتان نگاه عمیق تر و انتقادی داشته باشید.
توجه توجه: اگر محصولی را در قفسه های پایین بگذارید، مردم احتمالا آن را نمی بینند و بنابراین احتمالا آن را نمی خرند. اگر آن را جلوی چشم بگذارید دیده می شود و بیشتر احتمال دارد که خریده شود.
نوع محصولات و قیمتی که برایشان تعیین می کنید، روی شهرت شما بین مشتریان اثر می گذارد. به جای اینکه فقط از یکی دو کاتالوگ محصولاتی که قیمت مشابهی دارند را انتخاب کنید و بفروشید، سعی کنید محصولاتی را برای فروش انتخاب کنید که تصویری که دوست دارید از شما در ذهن مشتری ها بسازند. اگر کسب و کارتان خدماتی است هم همین کار را بکنید. اگر خدمات خیلی ارزان تصویر برند شما را خراب می کند، آن ها را حذف کنید. اگر خدمات گران تر، مشتری های شما را کم می کند، می توانید کمی از قیمت بعضی از خدمات کم کنید. به مشتریان مختلف فکر کنید و ببینید به هر گروه از آن ها چه ارزشی ارائه می کنید.
چه این اولین کسب و کاری باشد که راه می اندازید چه سومین یا دهمینشان، انتظار نداشته باشید هیچ خطایی نکنید! اشتباه طبیعی است و تا وقتی که از اشتباهاتتان درس بگیرید، اتفاقا مفید هم هست. اگر اشتباه نکنید، بایدها و نبایدها را یاد نمی گیرید. ذهنتان را باز کنید و خلاق باشید؛ خودتان را با شرایط سازگار کنید؛ دنبال فرصت ها بگردید و از همه مهم تر، لذت ببرید! یک مزیت بزرگ کارآفرینی برای خودتان این است که خودتان تصمیم می گیرید که چه کار کنید و چطور رشد کنید.
برای راه اندازی یک کسب و کار علاوه بر پیش نیازهای اولیه، قدم های حیاتی باید طی شود که احتمال شکست های در پیش رو را کاهش دهد. امروزه در فضای رقابتی، کسب و کارها می توانند با وارد شدن به فضای اینترنت و فروش آنلاین محصولات خود به بازار به مراتب بزرگتری نسبت به فروش حضوری یا فیزیکی دسترسی پیدا کنند. داشتن یک فروشگاه مدرن، حرفه ای و کاربرپسند کلید ورود به دنیای فرصت های فروش بیشتر و برند محبوب تر نزد مخاطب است. سلدان به عنوان یک فروشگاه ساز کاملا رایگان در کنار شما خواهد بود تا دغدغه های فروش آنلاین را به فراموشی سپرده و بر روی پیاده سازی استراتژی های بازاریابی و فروش خود تمرکز کنید.
دانستن این جوابها کمک شایانی به شناخت بهتر خود میکند. سوالاتی مانند : اگر پول برایتان مساله نبود، چه شغلی داشتید؟ مشغول چه کاری بودید؟ آیا پول واقعا برایتان مهم است؟ یا آیا «پول زیاد» واقعا برایتان مهم است؟
سازمان ها و نهادهای دولتی یا مراکز توسعۀ کسب و کارهای کوچک منابع معتبری هستند.همچنین منابع دیگری هم وجود دارند که بد نیست امتحان کنید مانند : آژانس هاس تبلیغاتی، تأمین کنندگان، دانشجویان ، واسطه های فروشنده اطلاعات
حتی اگر فکر می کنید به یک طرح کسب و کار رسمی احتیاج ندارید، باز هم باید وارد فرایند برنامه ریزی طرح کسب و کار بشوید، چون در فرایند برنامه ریزی است که به چاله چوله ها بر می خورید و می فهمید چه مشکلات و مسائلی وجود دارند که قبلا به آن ها فکر نکرده اید
بسته به اندازه و اهداف کسب و کارتان، احتمالا نیاز به سرمایه گذاری از طرف «فرشته ها» یا «شرکت های سرمایه گذاری خطرپذیر» خواهید داشت. اما اغلب شرکت های کوچک کارشان را با وام، کارت های اعتباری، قرض گرفتن از اقوام و دوست و آشنا و این طور روش ها شروع می کنند.
🧡 پسندیده: 0
💡 تشویق: 1